۱۰ هدف برنامه بازاریابی برای در نظر گرفتن و شاخص های کلیدی عملکرد برای اندازه گیری آنها

10 هدف برنامه بازاریابی

پشت هر کسب و کار موفق معمولاً یک برنامه بازاریابی با اهداف کوچکتر وجود دارد که از آن حمایت می کند. داشتن این اهداف بسیار مهم است تا همه در بازاریابی یا درون سازمان بتوانند با هم در جهت یک هدف مشترک کار کنند. اهداف به شما کمک می‌کنند تا اندازه‌گیری کنید که آیا تلاش‌هایتان موفقیت‌آمیز بوده یا خیر و چه چیزی را باید در هنگام راه‌اندازی هر کمپین جدیدی ارزیابی کنید.

در این مقاله، برنامه بازاریابی چیست، نمونه هایی از اهداف بازاریابی و نحوه انتخاب اهداف بازاریابی را توضیح می دهیم و نحوه اندازه گیری پیشرفت را به اشتراک می گذاریم.

بیشتر بخوانید: ۱۴ شغل رایج در بازاریابی و فروش

برنامه بازاریابی چیست؟

یک برنامه بازاریابی از استراتژی کلی بازاریابی شما برای ایجاد یک نقشه راه منسجم برای جایی که برنامه های بازاریابی شما باید شرکت شما را ببرد، استفاده می کند. هدف از یک برنامه بازاریابی، داشتن مسیری مشخص برای دستیابی به مشتریان جدید، تقویت روابط با ارباب رجوع ها و مشتریان فعلی، افزایش فروش، بهبود حفظ و افزایش آگاهی از برند است.

یک برنامه بازاریابی همچنین باید مشخص کند که چگونه بازاریابی به یک شرکت کمک می کند تا اهداف خود را تحقق بخشد و شرکت امیدوار است با دستیابی به آنها به چه چیزی دست یابد، مانند بازگشت سرمایه مشخص. یک برنامه بازاریابی معمولاً زمانی تدوین می‌شود که یک استراتژی بازاریابی در حال حاضر وجود داشته باشد، زیرا یک برنامه بر درک قوی از استراتژی‌های اساسی متکی است.

این مهم است که بدانید برنامه های بازاریابی همیشه می توانند تغییر کنند. اگر چه اهداف بازاریابی ممکن است ثابت بمانند، طبیعی است که برنامه بازاریابی خود را بر اساس هرگونه تغییر در شرایط بازاریابی که در زمان تدوین برنامه برای اولین بار وجود داشت، انجام کنید.

بیشتر بخوانید: نحوه نوشتن برنامه بازاریابی (با مثال)

اهداف بازاریابی چیست؟

اهداف بازاریابی از مراحل کوچکتر و کوتاهتری تشکیل شده است که یک نماینده یا بخش بازاریابی باید برای رسیدن به اهداف بلندمدت و فراگیر بازاریابی انجام دهد. با استفاده از روش هوشمند ایجاد هدف می توانید اهداف بازاریابی را شکل دهید. این تضمین می‌کند که اهداف تعیین‌شده برای هر کسی که در بازاریابی مشارکت دارد جهت دهی می‌کنند، هنگام تصمیم‌گیری در مورد کمپین‌ها و بهترین روش برای دستیابی به مخاطبان هدف خود راهنمایی روشنی را ایجاد می‌کنند و مشخص می‌کنند که دقیقاً هدف تیم بازاریابی چیست. اهداف هوشمند عبارتند از:

  • خاص: اهداف بازاریابی که مشخص هستند امکان برنامه ریزی موثر را فراهم می کنند.
  • قابل اندازه گیری: شما باید راهی برای اندازه گیری پیشرفت خود به سمت هدف داشته باشید. اگر قادر به اندازه‌گیری اثربخشی استراتژی خود بر روی هدف خود نیستید، احتمالاً باید هدف خود را مجدداً ارزیابی کنید یا هدف خود را مشخص‌تر تعیین کنید.
  • دست یافتنی: اهدافی را در نظر بگیرید که شما و تیمتان واقعاً در یک بازه زمانی مشخص می توانید به آنها برسید. تحقق این هدف باید بسیار منطقی باشد.
  • مرتبط: همچنین مهم است که مطمئن شوید اهداف بازاریابی مرتبط هستند. آنها باید اهداف و ارزش‌های موجود را که بیان شده‌اند، ترکیب کنند و تعریف کنند که شرکت به عنوان یک کل چیست.
  • مبتنی بر زمان: یک هدف مبتنی بر زمان باید تاریخ پایانی برای زمانی که می‌خواهید به آن هدف برسید داشته باشد. بازه‌های زمانی افراد را با انگیزه نگه می‌دارد و اگر نتوانید در چارچوب زمانی به اهداف خود برسید، بهتر می‌توانید دلیل آن را درک کنید و تغییر دهید.

اهداف بازاریابی با نیات بازاریابی متفاوت است، اگرچه ممکن است این دو را به جای هم استفاده کنید. اهداف بازاریابی معمولاً در کوتاه مدت تکمیل می شوند و مشخص هستند و از چارچوب های زمانی، روش های اندازه گیری و موارد دیگر برای تعریف آنها استفاده می کنند. نیات بازاریابی بلندمدت تر هستند و با هدف و ماموریت کلی شرکت همخوانی دارند. شما از اهداف بازاریابی خود برای رسیدن به نیات بازاریابی خود استفاده می کنید.

بیشتر بخوانید: اهداف هوشمند: تعریف و مثال

اهمیت اهداف برنامه بازاریابی

اهداف برنامه بازاریابی مهم هستند زیرا همه افراد در بازاریابی را گرد هم می آورد تا راهی منسجم برای دستیابی به نیات ایجاد شود. داشتن اهداف به هر یک از اعضای تیم بازاریابی کمک می کند تا نقش خود را کمی بیشتر درک کنند و بدانند که برای کمک به موفقیت تیم باید چه کاری انجام دهند.

اهداف همچنین اهمیت دارند زیرا، بدون آنها، یک بخش بازاریابی ممکن است نتواند (یا زمان بسیار سختی داشته باشد) موفقیت را بر اساس تلاش های خود تعیین کند. اهدافی که قابل اندازه‌گیری و واضح هستند به این معنی است که بعداً، هر کسی در بازاریابی می‌تواند بگوید که استراتژی‌هایشان تأثیری، خوب یا بد، بر نتیجه یک کمپین بازاریابی داشته است. از آنجا، یک تیم می‌تواند بفهمد که چه چیزی درست بوده، چه چیزی را می‌تواند بهبود بخشد و چگونه در موقعیت‌های مشابه در آینده با آن روبرو شود.

نمونه هایی از اهداف برنامه بازاریابی

بسته به عوامل متعدد، اهداف برنامه بازاریابی می تواند به طور قابل توجهی متفاوت باشد. در اینجا چند مورد متداول وجود دارد که بخش های بازاریابی ممکن است برای رسیدن به اهداف خود انتخاب کنند:

۱.آگاهی از برند را افزایش دهید

افزایش آگاهی از برند یک هدف بازاریابی محبوب است، زیرا مهم نیست که یک شرکت چقدر بزرگ است یا چقدر وفاداری به نام تجاری ممکن است داشته باشد، بسیاری هنوز این فرصت را می بینند که تعداد افراد دیگر را که در مورد شرکت و پیشنهادات آن می دانند افزایش دهند. آگاهی بیشتر از برند معمولاً معادل مشتریان بیشتر، فروش بیشتر و در نهایت پول بیشتر برای کسب و کار است. ممکن است بخواهید به طور کلی آگاهی از برند را افزایش دهید یا زمانی که محصول جدیدی در راه است روی این هدف تمرکز کنید.

۲.سرنخ ایجاد کنید

تولید سرنخ تعداد مشتریان بالقوه جدیدی است که وارد می‌شوند. می‌توانید این میزان را با استفاده از تعداد سرنخ‌های جدید یا درصد افزایش نسبت به کمپین‌های قبلی اندازه‌گیری کنید. همچنین ممکن است بخواهید هزینه هر سرنخ را پیش بینی کنید تا بدانید برای کسب سود به چه تعداد سرنخ جدید نیاز دارید.

۳.فروش یا درآمد را افزایش دهید

این هدف مستلزم تمرکز تیم بازاریابی بر فروش محصولات و خدماتی است که شرکت در حال حاضر ارائه می دهد. ممکن است سعی کنید با فروش متقابل محصولات مکمل یا ارائه چیزی به مشتریان که آنها را ترغیب می کند تا روی دکمه خرید در وب سایت شما کلیک کنند، فروش را افزایش دهید.

۴.ایجاد اقتدار در صنعت

به خصوص اگر خدماتی را ارائه می دهید، نشان دادن میزان تخصص خود و شرکتتان در این صنعت بسیار مهم است. احتمالاً رقابتی وجود دارد که شما با آن روبرو هستید. وجود سیستم هایی که به مشتریان احتمالی شما اعتماد و اطمینان نسبت به آنچه می فروشید می دهد، می تواند تفاوت ایجاد کند.

۵.نرخ بازگشت سرمایه (ROI)

معمولا مقداری پول برای جذب مشتریان جدید یا وفادار نگه داشتن مشتریان فعلی به برند شما هزینه می شود. وقتی سرمایه گذاری در میان باشد، پس از آن مهم است که مطمئن شوید که بازدهی کافی از آن سرمایه را دریافت می کنید. بسته به سیستم هایی که برای انجام تجارت و تعامل با مشتریان فعلی و بالقوه دارید، روش های زیادی برای اندازه گیری بازگشت سرمایه وجود دارد.

بیشتر بخوانید:نرخ بازگشت سرمایه (ROI) در بازاریابی چیست؟

۶.یک محصول یا خدمات جدید را با موفقیت راه اندازی کنید

چیزهای زیادی برای راه اندازی یک محصول یا خدمات جدید وجود دارد، از جمله برنامه ای برای هیجان زده کردن مشتریان هدف شما در مورد پیشنهادات جدید شما، تعیین قیمت و ایجاد ارتباطاتی که نشان می دهد چه چیزی پیشنهاد شما را از رقبا متمایز می کند.

۷.سهم بازار بزرگتری را درک کنید

به یاد داشته باشید که اهداف باید واقع بینانه و قابل اندازه گیری باشند. اگر می‌خواهید سهم بیشتری از بازار کسب کنید، باید بتوانید راهی برای اندازه‌گیری تلاش‌های خود ایجاد کنید تا ببینید چقدر موفق بوده‌اید. ابتدا می توانید ببینید که بازار توسط محصولات و خدمات رقبای شما چقدر اشباع شده است، سپس یک هدف مناسب برای جایی که شرکت شما می تواند در رابطه با آنها باشد، ایجاد کنید.

۸.افزایش وفاداری مشتری

مشتریان فعلی شما قدرت زیادی دارند. آنها می توانند بازاریابی شفاهی ارزشمندی را در اختیار شما قرار دهند و با خرید بیشتر چیزهایی که ارائه می دهید، کمک می کند فروش خود را افزایش دهید. احتمالاً مهم است که شرکت شما بتواند مشتریان فعلی را حفظ کرده و وفاداری آنها را به کسب و کار شما افزایش دهد. معمولاً حفظ مشتری فعلی کمتر از به دست آوردن مشتری جدید هزینه دارد، بنابراین این هدف می تواند به شما در دستیابی به هر هدفی که بر بودجه متمرکز است نیز کمک کند.

هنگامی که روی افزایش وفاداری مشتری کار می کنید، می توانید نقاط دردناکی را که مشتریان فعلی ممکن است داشته باشند که باعث شود کسب و کار شما را رها کنند، شناسایی کنید. همچنین می‌توانید به نحوه بهبود تجربه آنها نگاه کنید تا آنها احساس کنند بیشتر با شرکت شما مرتبط هستند و بخش ارزشمندی از عملیات شما را دوست دارند.

۹.ترافیک وب سایت را افزایش دهید

وب سایت شرکت شما یک ابزار عالی برای بسیاری از اهداف بازاریابی مرتبط است، مانند زمانی که در تلاش برای جذب مشتریان جدید، اطلاع رسانی به مشتریان فعلی، اشتراک گذاری تخفیف ها و ویژه ها، آموزش عموم در مورد ماموریت خود و موارد دیگر هستید. شما می توانید با به اشتراک گذاری لینک در رسانه های اجتماعی، تبلیغاتی که مشتریان بالقوه را تشویق می کنند تا از سایت شما بازدید کنند و حتی نوشتن پست های مهمان در وب سایت های دیگر که شامل پیوندی به وب سایت شما هستند، ترافیک وب سایت خود را افزایش دهید.

۱۰.وارد یک بازار جدید شوید

هنگامی که شرکت شما در بازار فعلی شما به خوبی شناخته شده است، ممکن است بخواهید در مورد گسترش به سایرین یا ارائه محصول یا خدمات خود به ارباب رجوع ها و مشتریان بین المللی فکر کنید. مراحل رسیدن به این هدف می تواند انجام تجزیه و تحلیل رقبا برای بازار جدید و تقویت نقاط فروش شما باشد، به طوری که شما برای بازار جدید خود جذاب هستید و به آنها اطلاع می دهید که چگونه محصول یا خدمات شما به آنها کمک می کند تا اهداف خود را به انجام برسانند یا زندگی خود را به نحوی بهبود بخشند.

نحوه انتخاب اهداف بازاریابی

از آنجایی که نیات، ارزش ها و ماموریت هر شرکتی با دیگری متفاوت است، اهداف بازاریابی که انتخاب می کنید باید واقعاً برنامه بازاریابی شرکت شما را در نظر بگیرد. اهدافی را انتخاب کنید که به طور کامل از برنامه بازاریابی و نیات بزرگتر سازمان پشتیبانی می کند.

همچنین ممکن است ایده خوبی باشد که اهداف بازاریابی را بر اساس اولویت انتخاب کنید. اهدافی وجود خواهند داشت که ابتدا تعیین و برآورده شدن آنها اهمیت بیشتری دارد زیرا آنها مستقیماً بر اهداف دیگر تأثیر می گذارند. به عنوان مثال، ممکن است بخواهید افزایش ترافیک وب سایت خود را به عنوان یک هدف انتخاب کنید زیرا قادر به انجام این کارید و همچنین می توانید به فروش، تبدیل مشتری، ایجاد لیست ایمیل و افزایش حضور خود در رسانه های اجتماعی کمک کنید.

نحوه اندازه گیری پیشرفت در اهداف برنامه بازاریابی

همانطور که روی اهداف خود کار می کنید، مهم است که پیشرفت و نتیجه نهایی خود را زمانی که می دانید به نبت خود رسیده اید یا کوتاهی کرده اید، اندازه گیری کنید. وقتی زمان اندازه گیری عملکردتان فرا می رسد، باید مطمئن شوید که شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) را در اختیار دارید. KPI ها واحدهای اندازه گیری هستند که برای اندازه گیری اثربخشی کاری که انجام می دهید از آنها استفاده می کنید. در هر مرحله از کمپین خود، باید بتوانید از KPIهایی که ایجاد کرده اید برای سنجش میزان موفقیت خود در دستیابی به هدف خود استفاده کنید.

شما می توانید از این KPI ها هنگام اندازه گیری پیشرفت در اهداف خود استفاده کنید:

  • نرخ تبدیل: نرخ تبدیل نیت را تعیین کنید که می توانید هر از گاهی آن را بررسی کنید. نرخ تبدیل درصدی از افرادی است که یک عمل دلخواه را انجام می دهند. می‌توانید تبدیل‌ها را برای یک دکمه فروش خاص در وب‌سایت خود، برای فرم ثبت‌نام ایمیل یا هر فراخوان دیگری که می‌خواهید استفاده کنید، اندازه‌گیری کنید.
  • هزینه هر سرنخ: هزینه به ازای هر سرنخ به میزانی است که برای جذب مشتری جدید پرداخت می کنید. این یک KPI مهم است زیرا ممکن است بخشی از کمپین بازاریابی شما مؤثر نباشد اگر پول بیشتری برای جذب مشتری صرف کنید تا مشتری برای خرید محصولات یا خدمات شما هزینه کند.
  • ترافیک ارگانیک: اگر می خواهید مشتریان بالقوه هنگام جستجوی یک کلمه یا عبارت، شما را آنلاین پیدا کنند، باید استراتژی بهینه سازی موتور جستجو (SEO) خود را توسعه دهید. سپس، می توانید بر اساس میزان بهینه سازی وب سایت خود برای محصولات یا خدمات دقیقی که ارائه می کنید، تعداد افرادی که به وب سایت شما دسترسی دارند اندازه گیری کنید.
  • تعامل در رسانه های اجتماعی: اندازه گیری رسانه های اجتماعی می تواند سخت تر از سایر انواع تلاش های بازاریابی باشد، اما همچنان می توانید KPI را برای اندازه گیری تعامل در اختیار داشته باشید. بازاریابی رسانه های اجتماعی به خوبی با هدف آگاهی از برند یا وفاداری مشتری مطابقت دارد. می‌توانید تعداد لایک‌ها، کامنت‌ها یا اشتراک‌گذاری‌های پست‌هایتان را اندازه بگیرید.
  • درآمد فروش: شما همچنین می توانید اندازه گیری کنید که چگونه تلاش های شما به فروش و سود شرکت شما کمک کرده است.
آخرین مطالب
این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید:

یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *