هر دو طرح بازاریابی و استراتژی بازاریابی بخش های مهمی از موفقیت یک سازمان هستند. استراتژی بازاریابی شما شامل مواردی است که تشخیص داده اید شرکت شما برای دستیابی به اهدافش به آن نیاز دارد، در حالی که یک طرح بازاریابی شامل مراحلی است که برای تحقق اهداف بازاریابی خود و حمایت از استراتژی تعیین شده بردارید. برای رشد کسب و کار خود، مهم است که هم یک طرح بازاریابی و هم یک استراتژی بازاریابی را در نظر بگیرید. در این مقاله، ما یک طرح بازاریابی را تعریف می کنیم، استراتژی بازاریابی چیست، تفاوت های بین طرح بازاریابی و استراتژی بازاریابی را شرح می دهیم و مزایای داشتن هر دو را به اشتراک می گذاریم.
بیشتر بخوانید: راهنمای تکنیک های بازاریابی موثر
طرح بازاریابی چیست؟
یک طرح بازاریابی شامل مراحل دقیقی است که برای دستیابی به اهداف بازاریابی تعیین شده یا استراتژی کلی کسب و کار یا یک کمپین خاص انجام خواهید داد. طرح های بازاریابی بر روی تاکتیک های فردی و وظایف اجرای استراتژی تمرکز می کنند که به شرکت در رسیدن به اهداف کمک می کند. اولین قدم برای داشتن یک طرح بازاریابی، توسعه استراتژی بازاریابی شماست. سپس، یک طرح دقیق ایجاد می‌کنید که تعیین می‌کند چه، کی، چگونه و کجا پیاده‌سازی می‌شود و توضیح می‌دهد که چگونه بعداً موفقیت طرح بازاریابی خود را اندازه‌گیری می‌کنید.
بخش بزرگی از هر طرح بازاریابی اندازه گیری موفقیت طرح است. شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) شاخص های موفقیتی هستند که شما ایجاد کرده اید و میزان نزدیکی شما به رسیدن به هدف را اندازه گیری می کند. هنگامی که شاخص های کلیدی عملکرد خود را تعیین کردید، می توانید یک طرح بازاریابی مستحکم تری ایجاد کنید که با استراتژی کلی همسو باشد و بدانید که آیا موفق بوده اید یا خیر. برخی از نمونه‌های KPI شامل ترافیک ارگانیک به وبسایت شما، درآمد فروش، نرخ تبدیل در صفحه فرود و هزینه به ازای هر سرنخ یا هزینه به ازای هر کلیک است.
در اینجا موارد دیگری را باید در طرح بازاریابی خود لحاظ کنید:
- برندسازی: نحوه برندسازی شرکت یا یک کمپین خاص، شامل صدای برند، رنگ‌ها، فونت‌ها و موارد دیگر را می باشد. اطمینان حاصل کنید که این عناصر برند در بروشورها، وب سایت، کانال های رسانه های اجتماعی، ایمیل ها، پست های وبلاگ، تابلوهای فروشگاه و هر گونه تبلیغات کاغذی شما ظاهر می شوند.
- برنامه و بودجه: اگر در حال ایجاد یک طرح بازاریابی برای یک کمپین خاص هستید، مهم است که جزئیات مربوط به برنامه و بودجه کمپین را درج کنید. این تضمین می‌کند که در طول کمپین به موقع و در حد بودجه باقی می‌مانید، خواه این کمپین برای افزایش آگاهی از برند باشد یا فروش واحدهای بیشتری از یک محصول خاص.
- مسئولیت ها: برای اینکه یک طرح بازاریابی کار کند، اغلب به کمک چندین نفر که مسئولیت های کلیدی را بر عهده دارند، نیاز دارد. بنابراین، یک طرح بازاریابی باید مشخص کند که چه کسی مسئول کدام بخش از کمپین یا اجرای طرح است. در نظر بگیرید که چه کسی گرافیک می سازد، محتوا می نویسد، محتوا را از طریق کانال های مختلف توزیع می کند و شاخص های کلیدی عملکرد را اندازه گیری می کند.
- استراتژی محتوا: یک استراتژی محتوا ممکن است شامل اطلاعاتی در مورد زمان و تعداد دفعات توزیع محتوا به مخاطبان هدف، وسایلی که برای برقراری ارتباط با آنها استفاده می‌کنید و هر انگیزه‌ای که برای تعامل ایجاد می‌کنید، باشد.
- کانال ها: کانال های ارتباطی هستند که از آنها برای ارتباط با مخاطبان هدف خود استفاده می کنید. لازم است که بازاریابی خود را بر اساس کانال ها برنامه ریزی کنید، زیرا سبک ارتباطی هر کدام ممکن است متفاوت باشد و باید محتوای خود را بر اساس آن برنامه ریزی کنید. کانال های رایج عبارتند از ایمیل، پادکست، پست های وبلاگ و رسانه های اجتماعی.
استراتژی بازاریابی چیست؟
یک استراتژی بازاریابی با استراتژی کسب و کار شما ارتباط دارد و پایه و اساس چیزی است که شرکت برای ارتباط با مخاطبان هدف خود و رسیدن به اهدافش نیاز دارد. در اینجا مواردی وجود دارد که باید هنگام توسعه استراتژی بازاریابی خود لحاظ کنید:
- اهداف: مطمئن شوید که از اهداف سازمان آگاه هستید، سپس می‌توانید اهداف بازاریابی کوتاه‌مدت و بلندمدت را پس از آنها مدل سازی کنید. چه در حال کار بر روی یک استراتژی برای یک کمپین بازاریابی خاص باشید یا پیام رسانی کلی برای شرکت یا مشتری خود ، ایجاد و اندازه گیری اهداف مهم است.
- رقبا: هنگام ایجاد استراتژی بازاریابی خود باید در نظر بگیرید که رقیب چه کسی است. تجزیه و تحلیل رقبا به شما کمک می کند تا تشخیص دهید رقبای شما چه کسانی هستند، چه چیزی به مشتریان خود ارائه می دهند، موقعیت آنها در بازار چیست و نقاط قوت و ضعف آنها چیست.
- مخاطبان هدف: قبل از تولید محصولات، ایجاد یک طرح بازاریابی یا یافتن سرمایه گذار، داشتن درک عمیق از مخاطبان هدف بسیار مهم است. کشف کنید که با استراتژی بازاریابی خود قصد دارید به چه کسانی برسید و از انگیزه ها، خواسته ها، نیازها، مبارزات و آنچه آنها قبل از تصمیم گیری برای خرید در نظر می گیرند مطلع شوید.
- پیام رسانی: بخشی از استراتژی بازاریابی شما این است که چگونه پیام خود را با کارمندان داخلی و ذینفعان و مشتریان خارجی توسعه دهید و به اشتراک بگذارید. لحنی را که می خواهید استفاده کنید و همچنین هر اصطلاحی را در نظر بگیرید. در مورد احساساتی که می خواهید منتقل کنید و اینکه می خواهید کسانی که پیام را دریافت می کنند چه احساسی داشته باشند فکر کنید.
- پیشنهاد ارزش منحصر به فرد: ارزش پیشنهادی منحصر به فرد شما چیزی است که شما را از رقبا متمایز می کند. بخشی از استراتژی بازاریابی شما این است که بفهمید چه چیزی شما را از رقبا متمایز می کند و بتوانید این موضوع را با مشتریان به اشتراک بگذارید تا آنها بدانند چرا باید از شما در مقابل شرکت دیگری خرید کنند.
طرح بازاریابی در مقابل استراتژی بازاریابی
حتی اگر متخصصان بازاریابی اغلب از این دو اصطلاح به جای یکدیگر استفاده می کنند، طرح های بازاریابی و استراتژی های بازاریابی با یکدیگر متفاوت هستند. در نظر داشته باشید که برای دستیابی به موفقیت در کسب و کار، هر دو لازم است، همچنین مهم است که تفاوت بین این دو را بدانید. مهم‌تر از همه، استراتژی بازاریابی چیزی است که ابتدا آن را ایجاد می‌کنید. سپس، طرح بازاریابی شما نحوه انجام هر آنچه را که در استراتژی بازاریابی ایجاد کرده اید را مشخص می کند.
در اینجا چند تفاوت دیگر بین طرح بازاریابی و استراتژی بازاریابی وجود دارد:
- تعریف: استراتژی بازاریابی دلیل تلاش شما برای بازاریابی است. این می تواند به این دلیل باشد که کسب و کار برای حمایت از رشد خود نیاز به کسب درآمد بیشتری دارد، یا سازمان به شناخت بیشتر برند برای تضمین مشتریان بادوام نیاز دارد. در مقابل، طرح بازاریابی روشی است که با آن استراتژی خود را اجرا می کنید.
- هدف: هدف از یک استراتژی بازاریابی، همسو کردن اهداف بازاریابی شما با اهداف کلی سازمان است، در حالی که هدف یک طرح بازاریابی، توسعه مراحل خاصی است که برای تحقق اهداف بازاریابی خود بردارید.
- تمرکز: تفاوت دیگر بین طرح بازاریابی و استراتژی بازاریابی در این است که هر کدام روی آن تمرکز می کنند. استراتژی بازاریابی شما شامل اهداف شما، اهداف کمپین، مخاطبان هدف، روش های ارتباطی و تجزیه و تحلیل رقبا خواهد بود. در مقایسه، طرح بازاریابی شما باید بر روش اجرا و گام های تاکتیکی بیشتری که شما برای دستیابی به اهدافی که در استراتژی گنجانده اید برنامه ریزی می کنید، تمرکز کند.
مزایای تشکیل طرح ها و استراتژی های بازاریابی
مزایایی را که ممکن است از داشتن یک طرح بازاریابی و استراتژی درک کنید:
۱.بهتر می توانید فرصت های جدید را ارزیابی کنید
داشتن اهداف روشن، تعریف شده و قابل اندازه گیری به این معنی است که می توانید فرصت های جدید را ارزیابی کنید و بتوانید به سرعت تصمیم بگیرید که آیا آنها بهترین اقدام برای تجارت هستند یا خیر. می‌توانید قبل از ثبت‌نام، بررسی کنید که آیا فرصت‌ها نیازهای شما را برآورده می‌کند، با استراتژی بازاریابی مطابقت دارد و در طرح بازاریابی قرار می‌گیرد.
۲.پیشرفت قابل اندازه گیری است
یک استراتژی و طرح بازاریابی به خوبی ایجاد شده به این معنی است که شما به راحتی می توانید پیشرفت خود را به سمت اهداف سازمان، از جمله اهداف خاص بازاریابی، اندازه گیری کنید. همچنین بهتر می‌توانید مسائلی را که مانع رسیدن شما به هدف می‌شود شناسایی کنید، اهداف خود را مجدد ارزیابی کنید و راه‌های جدیدی برای دستیابی به اهداف ایجاد کنید.
۳.استراتژی ها و طرح های بازاریابی انسجام ایجاد می کنند
تا زمانی که مدیران کمپین با استراتژی و طرح بازاریابی ارتباط برقرار می کنند، همه افراد درگیر می توانند درک دقیقی از جهت گیری کمپین، مسئولیت شان ، موفقیت در رسیدن به اهداف و موارد دیگر داشته باشند. این سطح از انسجام منجر به شالوده قوی کار تیمی، افزایش خلاقیت و بهره وری و کارایی بیشتر در انجام وظایف فردی می شود. همچنین زمانی که همه برای رسیدن به یک هدف مشترک تلاش می کنند، می تواند برای کارمندان انگیزه ایجاد کند.
۴.می توانید اطلاعات مهمی را جمع آوری کنید
بخشی از توسعه یک استراتژی بازاریابی، انجام تحقیقات لازم است تا در نهایت اطلاعات مهمی را در اختیار داشته باشید. بعداً می توانید از این دانش هنگام توسعه کمپین ها، نوشتن تبلیغات و ایجاد فرآیندهای فروش استفاده کنید که به متخصصان فروش کمک می کند تا سهمیه های خود را برآورده کنند و روابط خود را با مشتریان افزایش دهند. تحقیقات بازار به طور خاص فرصتی برای شناخت بهتر مشتریان است که بر میزان موفقیت کسب و کار تأثیر می گذارد.
یک پاسخ